جمعه، آبان ۰۷، ۱۳۸۹

سرباز سال های ابری

یک کتاب، حداقل با ظاهری متفاوت! جلد پارچه ای و یک جیب روی آن با اتیکتی بالایش
خاطرات آقای حسن بنادری، زمان جنگ فرمانده سپاه آبادان بوده و بعد از جنگ در پالایشگاه مشغول به کار شده.
امشب تازه چاپ دوم کتاب به آبادان رسیده و خریدم، چند صفحه ای ازش خوندم، به صورت سوال جواب ه، مث یه گفتگو
شخصا آقای بنادری رو از زمان طفولیت می شناسم، خیلی خوب خاطراتش رو به یاد داره و خیلی خوب هم تعریف می کنه، جذاب و شنیدنی، حالا نمی دونم دقیق چه جور توی کتاب اومده، ولی من خودم شنیدن صحبت هاش رو با صدای خودش رو بیشتر می پسندم، صدای بسیار مردانه،گیرا و با صلابت و خش دار.
خودم خیلی براش احترام قائلم و خودش و خونوادش رو دوست دارم، بعضی اوقات که پیش میاد که جمعی باشه، همیشه آبادانی ها گریزی به خاطرات جنگشون دارن، چه دفاع شهر، چه خط، چه کار و زندگی توی آبادان موقع محاصره و چه جنگ زدگی و بی وفایی های زمان جنگ و بعد از جنگ و حالا؛ بگذریم، از خاطرات شنیدنی، صحبت های ایشون هست

پشت جلد:

- قراره با کی مصاحبه کنم؟
- با آقای عبدالحسن بنادری
- کی هست؟
- از فرماندهان بزرگ جنگ. بسیاری از فرماندهان عالی رتبه جنگ که بعدها شهید شدند یا الان سردار هستند، اول جنگ با او در آبادان خدمت کرده اند.
- پاسداره؟ سرداره؟
- نه. در شرکت ملی نفت آبادان کار می کند.

در طول مصاحبه، استوار و باصلابت تلخ و شیرین زندگی اش را روایت کرد. یکی دو بار صورتش قرمز شد و نم اشکی روی چشمانش نشست، اما بلافاصله بر خود مسلط شد. اجازه نداد احساساتی شود.
...


سرباز سال های ابری؛ خاطرات عبدالحسن بنادری / نشر فاتحان / 11هزار تومان / چاپ دوم یا سوم تابستان89 (روی جلد نوشته چاپ دوم ولی در فهرست چاپ سوم درج شده!)

پ ن: با امضایش را خواستید، بگید ;)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر