جمعه، بهمن ۰۹، ۱۳۸۸

Mary and Max

تو رو به این خاطر می بخشم که کامل نیستی، تو هم ناکاملی؛ مثل من. تمام انسان ها ناکامل هستن حتی اون گدایی که جلو آپارتمانِ من، خیابون رو کثیف می کنه.
وقتی جوون بودم دوست داشتم هر کس دیگه ای باشم به جز خودم، دکتر برنارد هازلهاف گفت اگه توی یه جزیره وسط دریا بودم، مجبور می شدم به همنشینی با خودم عادت کنم، فقط من و نارگیل ها.
اون گفت که باید با خودم کنار بیام، با تمام عیب و نقص ها. ما خودمون نیستیم که عیب و نقص رو انتخاب می کنیم. اونا بخشی از وجود ما هستن و باید باهاشون کنار بیایم. اگرچه دوستامون رو می تونیم خودمون انتخاب کنیم و من خوشحالم که تو رو انتخاب کردم.
دکتر برنارد هازلهاف یه چیز دیگه هم می گه، این که زندگی هر کس مثل یه راه بی انتهاست، بعضی هاشون صاف و آسفالت شده هستن و بعضی دیگه مثل مال من پر از شکاف و پوست موز و ته سیگارن. راه تو هم احتمالاً مثل راه منه البته با شکاف کمتر. امیدوارم یه روزی راه ما به هم برسه و بتونیم با هم یه شیرِ غلیظِ شیرین بخوریم.
تو بهترین دوست منی.
تو تنها دوست منی.

پ ن1: قسمتی اضاف کنم که درسته عیب و نقص رو انتخاب نمی کنیم، ولی این کنار اومدنی که ذکر شده معنیش تسلیم در برابر اون عیب نیست.
پ ن2: با اعمال شاقه دیده شد این فیلم!
پ ن3: از نکات فیلم اینه که، درسته مکس می گه کافره، ولی چیزایی توی فیلم هست که باز همون مظلومیت یهود رو بیان می کنه، مثلا کتک خوردنش توی بچگی، نکته ی دیگه هم مری رنگیه، مکس سیاه سفید، هر چیزی که مری به مکس می ده فقط رنگی ه تو زندگیش

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر