دوشنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۸

همیشه از جایی آغاز می شود که انتظارش را نداری. یک مرتبه به خودت می آیی و می بینی وسطِ خاطره ای افتاده ای که تمام روزهای گذشته خواسته ای فراموشش کنی. هرچه با خودت تکرار می کنی که همه چیز تمام شده و دلیلی برای یادآوردنش وجود ندارد، باز یک روز با بهانه ای کوچک، خودش را از گوشه ی ذهنت بیرون می کشد و هجوم می آورد به گذر دقیقه های آن روزت.*

*فانفار/ کتاب "مرگ بازی"/ پدرام رضایی/نشر چشمه

۲ نظر: