سه‌شنبه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۸

دو قدم این ور خط


خوشم نیومد
شاید هنوز خیلی جای کار داشت، شخصیت پردازی ها جالب نبود، اتفاقات زیادی غیرقابل باور بودند، نوع آشنا شدن راوی با افراد مختلف و ترتیب این آشنایی ها و بعد تک تک این ها در دورانی دیگر همه به درد بخور می شوند، یعنی آشنایی ها تصادفی تصویر شده اند ولی اینجور تصادف ها زیاد و پشت سر هم تکرار شده، خیلی ساده و با عجله هم تمام می شود. پیشنهاد نمی کنم خواندنش را.

پشت جلد:
این همه درباره ی سال و زمان حساسیت نشان ندهید. شما که در کار شعر و شاعری هستید نباید زیاد سخت بگیرید. زمان مگر چیست؟ خطی قراردادی که یک طرفش گذشته است و آنقدر می رود و می رود تا به تاریکی برسد. طرف دیگرش هم آینده است که باز دو سه قدم جلوتر میرسد به تاریکی. خب همه اینجوری راضی شده ایم و داریم زندگی مان را میکنیم. بعضی وقتها میبینی یکی از ما از این خط ها خارج می شویم. پایمان سر میخورد به اینور خط که می شود گذشته ، یا یک قدم آن طرف خط به آینده می رویم

یک جمله از کتاب، همینجوری:
اگر این ور مرزها هیچ نیرویی به او پیله نمی کرد و از او مخالف نمی ساخت، آن ور مرزها کسی نمی توانست او را علم کند.

دو قدم این ور خط / احمد پوری / نشر چشمه / چاپ دوم / 3500 تومان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر